انگل سارکوسیستیس چیست؟

انگل سارکوسیستیس (sarcocystis neurona) شایعترین عامل بروز بیماری میلوآنسفالیت تک یاخته ‎‎ای اسب یا (EPM) میباشد. این انگل تک‎یاخته است و متعلق به گروه کوکسیدیا (Apicomplexa: Sarcocystidae) است. پروتوزوآ به نوعی ارگانیسم که بیماری را ایجاد می کند. و میلوآنسفالیت به آن قسمت از حیوان آسیب دیده اشاره دارد( “میلو” به نخاع و “انسفالیت” به عفونت یا التهاب مغز اشاره دارد.). بنابراین، equine protozoal myeloencephalitis نوعی بیماری مغز و یا نخاع اسب است که توسط انگل سارکوسیستیس (به عنوان پروتوزوآ) ایجاد می‌شود. درمان انگل اسب کار سخت و نسبتاً پیچیده‎ای میباشد.

این انگل میتوان تمام نواحی سیستم عصبی مرکزی یا CNS، یعنی از مخچه تا انتهای نخاع را انگلی کند. اسکیزونت ها و مروزویت های نورون سارکوسیستیس در سلول های عصبی ، سلول های تک هسته ای، سلول های گلیال و شاید سلول های عصبی دیگر یافت می شوند. در تحقیقی که بر روی موشها انجام شد. احتمالاً انگلها بعد از کمی تکثیر شدن در بدن، توسط سلولهای لکوسیت، به سیستم عصبی منتقل میشوند.

کشف اصلی این بیماری ذر دهه ۱۹۹۰ بود. تا قبل از آن انگل سارکوسیستیس شناخته نشده بود. و بیماری را به عوامل دیگر ربط میدادند. البته پایه‎گذاری ذخالت ارگانیسمیی از نوع سارکوسیست به سال ۱۹۷۶ باز میگردد. اما در دهه ۹۰ میلادی علت اصلی به وجود آمدن این بیماری و همچنین، درمان انگل اسب مشخص شد.

   

چرخه زندگی انگل سارکوسیستیس

اگرچه در سالیان اخیر در مورد چرخه زندگی انگل سارکوکسیستیس چیزهای زیادی آموخته شده است. اما هنوز هم چیزهای زیادی در مورد آنها نمی دانیم. Sarcocystis neurona دارای یک چرخه زندگی پیچیده و دو میزبان است. این چرخه زندگی هم شامل یک میزبان قطعی است و هم چندین میزبان میانی یا واسطه ممکن است وجود داشته باشند. برای روشن شدن؛ میزبان قطعی آن حیوانی است که در مدفوع خود یک نوع عفونت انگلی می ریزد. میزبان واسطه آن حیوان است که فرم عفونی نمی ریزد اما میزبانی است که انگلی در آن زندگی می کند و برای تکمیل چرخه حیات این تک‎یاخته لازم است.

   

چرخه انتقال انگل سارکوسیستیس

انتقال مستقیمی بین اسبها اتفاق نمی‎افتد، بلکه همانند چیزی که در مورد انتقال ایمریا در مرغداری‎ها ، انتقال انگل‎های بسنویتیا و یا تریپانوزوما ذکر کردیم. انتقال این انگل نیز به همان شکل میباشد. به عنوان مثال ممکن است اسبی در مرتع در حال چَرا باشد. و این انگل از علف آلوده به بدن حیوان وارد شود. و یا ممکن است سارکوسیستیس ازطریق آب آلوده وارد بدن اسب شود. در واقع در انتقال این تک‎یاخته هیچگونه نقش مستقیمی وجود ندارد.

    Sarcocyst-parasite-life-cycle

اما میزبان‎های اصلی که باعث انتقال سارکوسیستیس به اسب میشوند چه حیواناتی هستند؟

سارکوسیستیس هر دو تولید مثل جنسی و غیز جنسی را دارا میباشد. مرحله جنسی در میزبان قطعی اتفاق می‎افتد. برادیوزیست ها از زوده به لامینا پروپریا میروند. به ماکروسیت و میکروسیت تمایز میابند. گامتها ترکیب میشوند و در نهایت اسپروسیت‎های به وجود آمده از طریق مدفوع حیوانِ آلوده دفع میشوند. مرحله بعد، مرحله غیر جنسی میباشد. در این مرحله اسپروسیت‎های دفع شده از بدنِ حیوانِ آلوده به بدن موجود سالم منتقل میشود. در این مرحله اسپروسیت‎ها به اسپروزوئیت تبدیل میشوند. اسپروزوئیت‎ها به دیواره سلولی روده حمله میکنند. وارد مویرگها میشوند. در سلولهای پوششیِ دیوارهِ مویرگ دو مرحله تقسیم غیر جنسی انجام میدهند. سومین مرحله را در لنفوسیتها انجام میدهند. سپس در پایان به سلولهای عضلانی و CNS نفوذ میکنند. این آخرین مرحله اتقسیم در اسب میباشد.

پس از طی تمامی این مراحل، و آلودگی اسب با انگل سارکوسیستیس بیماری خود را نشان میدهد.    

علائم اصلی بیماری انگلی EPM یا میلوآنسفالیت تک یاخته ‎‎ای اسب چیست؟

آتروفی، آتاکسی، آسیمتری یا عدم تقارن

  • به کوچک شدن غیر طبیعی عضلات آتروفی میگوییم. در واثع آسیب به اعصاب عضلات باعث کوچکتر شدن عضلات از اندازه معمولی و طبیعی خود میشود.
  • آتاکسی مربوط به عدم هماهنگی اندامهای حرکتی اسب میباشد که این مورد هم ناشی از آلودگی اسب با انگل سارکوسیستیس و آسیب‎های ناشی از آن میباشد.
  • آسیمتری یا عدم تقارن یعنی علائم در یک طرف بدن نسبت به طرف دیگر آن بروز بیشتری دارد. مشاهده ضعف عضلانی در این اسب‎ها مشهود میباشد. بعضی اسب‎ها توان راه رفتن طبیعی خود را از دست میدهند. امکان فلج عضلات صورت وجود دارد. مشکل بلع در اسب اتفاق می‎افتد. در موارد نادر تشنج در اسب مشاهده شده است.

سرعت رشد این بیماری ممکن است سریع یا کند باشد، این مورد بستگی به توان حیوان دارد.

Sarcocyst-parasite-life-cycle

چگونه بیماری انگلی EPM را تشخیص بدهیم؟

علائم بالینی همانطور که ذکر شد متفاوت است. بنابراین تشخیص دقیق این بیماری، امری چالش‎برانگیز است.عامل دیگر این است که چندین بیماری در سیستم عصبی مرکزی اسب وجود دارد که می‌تواند بسیار شبیه EPM باشد، خصوصاً در مراحل اولیه روند بیماری. مهمترین ارزیابی که دامپزشک هنگام شروع آزمایش تشخیصی برای یک مورد مشکوک به EPM انجام می‌دهد، معاینه عصبی است. این یک معاینه تخصصی است که برای ارزیابی عملکرد سیستم عصبی مرکزی اسب انجام می‌شود. همچنین ممکن است لازم باشد عکس‌های رادیوگرافی از ناحیه گردن اسب گرفته شود. علائم بالینی ناشی از فشار بر نخاع اسب می تواند بسیار شبیه EPM باشد. همچنین ممکن است در طی مراحل معاینه، نیاز به خون گرفتن باشد.

دقیق‌ترین آزمایش‌های EPM موجود در حال حاضر نیاز به ارسال خون و مایع نخاع به آزمایشگاه تشخیص دارد. تجزیه و تحلیل نمونه‌های خون و مایع نخاعی هر دو تشخیص EPM را پشتیبانی می‌کنند و همچنین به رد سایر بیماری‌های سیستم عصبی مرکزی کمک می‌کنند. EPM تشخیص چالش برانگیزی است و در موارد خاص ممکن است درمان اسب بخشی از این فرایند تشخیصی باشد. به عبارت دیگر، یک اسب فقط با حداقل تلاشهای تشخیصی می‌تواند برای EPM درمان شود. اگر حیوان بهبود یابد، نتیجه‌گیری می‌شود که اسب دارای EPM است. اگر اسب بهبود نیافت‌، ممکن است اقدامات تشخیصی بیشتری لازم باشد. این روش فقط باید پس از مشاوره دقیق با دامپزشک مورد توجه قرار گیرد.

انگل بسنویتیا (Besnoitia) چیست؟

بسنویتیا (Besnoitia) جزو تیره انگل‎های آپیکمپلکسان (apicomplexan) قرار میگیرد. چرخه زندگی بسیاری از گونه‎های این انگل کوکسیدی به طور دقیق مشخص نیست. اما ممکن است چرخه زندگی آنها با میزبان‎های میانی و وکتورهای مختلفی شامل Stomoxys و Tabanidae گره خورده باشد. به عنوان مثال این بیماری از طریق مدفوع آلوده و یا حشرات منتقل شود. این انگلها در وهله اول اندوتلیال رگهای خونی را مورد حمله قرار میدهند. عفونت و بیماری با این انگلها باعث ایجاد ضایعاتی در حفره بینی، پوست و حنجره، ناباروری و سقط جنین حیوانات اهلی میشود. این ضایعات شامل گره‎های اگزوفیتیکی است که از سطح مخاط بیرون زده‎اند. به بیمار شدن با این انگل اصطلاحا Besnoitiosis میگویند. راه‎های انتقال انگل بسنویتیا (Besnoitia) متفاوت است.

مهمترین میزبان این انگلها، گاوها میباشند. گونه‎ای از بسنویتیا که باعث بیماری‌‎زایی در گاو میشود به Besnoitia besnoiti معروف است. تک‎یاخته‎های فوق، انگل اجباری سلولها میباشند،سرعت تقسیمشان بالاست. این تک یاخته‎ها با دستکاری تقسیم سلولی موجب آپوپتوز و مرگ سلول میشوند. به گونه‎ای باعث بروز اختلال و بی‎نظمی در چرخه تکثیر سلول میشوند.( اغلب با اختلال در مرحله G1 تقسیم سلولی.)

(Besnoitiosis) بیماری بسنویتیا (Besnoitia) از آفریقا ، آمریکای مرکزی و جنوبی ، آمریکای شمالی و اروپا گزارش شده است. شیوع این بیماری در بعضی مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری تقریباً بیشتر از سایر مناطق است.( به صورت پراکنده در سایر مناطق نیز رخ میدهد.)

بهترین داروها برای درمان بیماری انگلی EPM چیست؟

دامپزشکان از روزهای ابتدایی درمان انگل اسب از ترکیب سولفادیازین و پیریمتامین (SDZ / PYR) استفاده کرده اند و قبلاً می‌توان آن را به عنوان یک داروی مرکب تهیه کرد. از آنجا که هم اکنون یک محصول مورد تأیید FDA (ReBalance) وجود دارد، اشکال‌دیگری از این ترکیب دارویی تجویز نمی‌شود.

همچنین داروهایی دیگری مثل داروهای ضد التهابی مانند کورتیکواستروئیدها (بهتر است در اسب‌های جوان استفاده نشود)، بوته، بانامین، DMS و سایر موارد باشد. برخی از پزشکان ممکن است در حالی که بیماری عصبی را درمان می‌کنند، از ویتامین E نیز به صورت مکمل استفاده کنند. برخی دیگر ممکن است سعی کنند سیستم ایمنی بدن را با استفاده از یکی از چندین محصول تعدیل کننده سیستم ایمنی موجود در بازار تحریک کنند. همچنین توصیه می‌شود هنگام درمان این بیماری، اسب‌ها از محیط و فعالیتهای استرس زا خارج شوند.

لازم است به این نکته اشاره کنم، که محیط زندگی اسب باید کاملا پاک و نظافت شده باشد. حیوان‌های آلوده باید کاملا دور از حیوانات سالم باشند. منبع آب اسب‌ها باید به طور مرتب تمیز شود. خوراک مصرفی اسبها باید کاملا تمیز و بهداشتی باشد. جوندگانی که در حوالی اصطبل زندگی میکنند کنترل شوند. پیشگیری از این بیماریِ انگلی کار آسانتری نسبت به درمان انگل اسب می‌باشد.



نوشته‌های مشابه:

واکسن‌های ضد کوکسیدیوز در پرندگان

اثر داروی لوامیزول بر سیستم ایمنی

نحوه رشد و تکامل جوجه درون تخم

بینایی عقاب

حرف زدن طوطی‎